محل تبلیغات شما

نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم میگذرد
آن چنانی که فقط
خاطره ای می ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه ی خود
جامه ی اندوه مپوشان هرگز

وآنها این را نمی فهمند

بعضی وقتا ...بعضی آدما

آدمهایی هستند درزندگیتان...

ی ,اندوه ,یک ,لحظه ,مانی ,تو ,نه تو ,می مانی ,لحظه ی ,تو می ,فقطخاطره ای

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طایفه زهراکار نوادگان اتابکان لُر کوچک ...(( غنچه سرد ))... کتابخانه عمومی اندیشه شهرستان شـــادگـان moble_jahannama